امانتی
نیم نگاهی به زندگی و اوج بندگی سردار شهید؛ سیدمحسن موسوی. شهید سیدمحسن موسوی از جمله شهدایی بود که در دوران حکومت شاه نیز فعالیتهایی داشته است و با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهههای حق علیه باطل میشود و با توجه به نسبت فامیلی که با شهید خرازی فرمانده گردان خود داشته است این موضوع را پنهان میکند تا همچون بسیجی خالص و بدون در نظر گرفتن این امتیاز با بقیه تفاوتی نداشته باشد. این سردار بزرگ در سحرگاه جمعه 13/11/1365 در عملیات کربلای 5 در خاک شلمچه با اصابت گلوله به درجه رفیع شهادت نائل شدند.
برشی از کتاب:
هر بار که با محسن چشم تو چشم میشدند، محسن سریع نگاهش را میدزدید.
این موضوع او را خیلی ناراحت کرده بود. بالاخره به محسن گفت: «خاله جون چرا چشمای قشنگت را از من میدزدی؟ از دستم ناراحتی؟ کار اشتباهی کردم؟»
سید محسن با همان وقار و متانت آمیخته به شوخیاش گفت: «نه خاله جون! از خودم میترسم نگاه کردن برام عادی بشود. اونوقت دیگر خیلی راحت به نامحرم نگاه کنم».